سینما به وضعیت مناسبی به سر نمیبرد. فیلمهای بیکیفیت با بودجههای کلان تولید میشوند و در برابر این شرایط ناامیدکننده، تنها سلاح ما نقد و بررسی است. اما در برخی موارد، آثار به قدری ضعیف هستند که نیازی به تحلیل آنها نیست؛ به عبارتی، فیلمها به یک شوخی بیمعنا تبدیل میشوند. به قول ما سینماگران، اینگونه آثار «قبل از نقد» هستند. Borderlands نیز نمونهای بارز از این دسته است؛ اثری بسیار ضعیف و مضحک که حتی با تلاش هم نمیتوانست به این حد از بدی برسد. برای ادامه این نقد و بررسی در مدیا گیم همراه ما باشید.
سالهاست که سینما با فیلمهای پاپکورنی روبرو است؛ متأسفانه، این عنوان بر قضاوت مخاطب تأثیر منفی گذاشته است. فیلم پاپکورن باید حداقل المانهایی داشته باشد، اما برچسب زدن به هر اثر بیکیفیت به عنوان فیلم پاپکورنی، نادرست است. در این راستا، باید بگویم که Borderlands به هیچوجه یک فیلم پاپکورنی نیست. این فیلم حتی نمیتواند بیننده را برای یک دقیقه جذب کند. بیشتر از اینکه یک فیلم باشد، یک شوخی است و انگار سازندگان با نیت سرگرمی این اثر را ساختهاند. عنوان پاپکورنی برای Borderlands به اندازه اسکار به نظر میرسد! داستان آن نیز به وضوح ضعیف است.
فیلمنامه
تحلیل فیلمنامه Borderlands عملاً بیمعناست. اگر بخواهیم به جزئیات بیشتری بپردازیم، باید به فضای فیلم اشاره کنیم که به طرز ناشیانهای از آثار دیگر کپیبرداری شده است. فضاسازی این فیلم ترکیبی از جنگ ستارگان، مد مکس و Arcane: League of Legends است که هیچکدام بهخوبی شخصیسازی نشدهاند. حتی گریم کیت بلانشت به طور واضحی از شخصیت «وای» در انیمیشن آرکین الهام گرفته شده است. آیا سن کیت بلانشت به این نقشها میخورد؟ این بازیگر ۵۵ ساله در نقشی که به نظر میرسد مختص افراد ۲۵ ساله است، به شدت خود را کوچک کرده است. حضور او در این فیلم، به عنوان یک بازیگر با استعداد، به وضوح کسر شان محسوب میشود.
در کنار کیت بلانشت، بازیگران دیگری مثل کوین هارت نیز در Borderlands حضور دارند. اما برخلاف بلانشت، این بازیگران به وضوح در این اثر بیارزش مناسب به نظر میرسند. کوین هارت که معمولاً به عنوان یک کمدین شناخته میشود، در این فیلم نقش جدی دارد که نشاندهنده ضعف کارگردانی است. دیگر شخصیتها نیز فاقد عمق و جذابیت هستند. شخصیت تینا، به عنوان یک دختر کوچک، با دیالوگهای سطحی و رفتارهای مضحک خود، تنها وقت بیننده را تلف میکند.
مروری بر داستان اصلی
داستان فیلم حول شخصیت لیلیث میچرخد که یک قانونشکن بدنام است. او به ناچار به سیاره پاندورا برمیگردد تا دختر مدیرعامل شرکتی به نام اتلس را پیدا کند. در این مسیر، او با رولند آشنا میشود که دیدگاهش را نسبت به مأموریت تغییر میدهد. اما واقعاً داستان چیست؟ آیا واقعاً داستانی وجود دارد؟ فیلم با یک فرار از زندان آغاز میشود، جایی که کوین هارت در نقش رولند دختری را آزاد میکند و سپس با گروهی شامل یک مرد قوی هیکل و به ظاهر نادان فرار میکنند. لیلیث، با بازی کیت بلانشت، در ازای پول قبول میکند که دختر را پیدا کند. اما سوالاتی بیپاسخ در اینجا وجود دارد: چرا این دختر باید گنجینهای اسرارآمیز را باز کند؟ از کجا میدانند که او همان دختر موعود است؟ چرا لیلیث انتخاب شده و نه دیگر مزدوران؟ چرا کوین هارت به دنبال مسیر درست است؟ و دهها سوال دیگر که هیچکدام جوابی قانعکننده ندارند، چون Borderlands به طور کلی فاقد فیلمنامه است.
حرف آخر
در نهایت، میتوان گفت Borderlands یک شوخی زشت است. این فیلم حتی به فیلمهای پاپکورنی هم توهین میکند و تماشای آن در دور تند نیز دشوار است. این اثر نه کارگردانی دارد، نه بازیگری و نه داستان و فضایی قابل قبول. حتی عناصر کمدی آن نیز به شدت ضعیف و بیمحتوا هستند. با وجود بودجه ۱۲۰ میلیون دلاری، Borderlands تنها ۳۰ میلیون دلار فروش داشته است. امیدواریم که این شکستها باعث شود مخاطبان به تماشای آثار بهتری بپردازند و هالیوود را به سمت ساخت فیلمهای با کیفیت و انسانی سوق دهد.