Dragon’s Dogma 2 یکی از بازی های منتشر شده در سال 2024 که می تواند کاندید بهترین بازی در سال جدید باشد. در این مطلب به بررسی این بازی می پردازیم با ما همراه باشید.
بازی Dragon’s Dogma 2 تقریبا حول محور داستان های اژدهایان و افسانه ای با ژانر و نوع اکشن و ماجراجویانه و ترسناک است که این روز ها می گویند شبیه به Evil Dead 2 است.
بودجه بسیار بیشتر به ریمی اجازه داد تا واقعاً دیدگاه واقعی خود را برای Ash’s Bad Night with the Bad Book بررسی کند. مانند Evil Dead 2، Dragon’s Dogma 2 از طرح اصلی که آن را در دهه گذشته به یک اکشن-RPG کلاسیک تبدیل کرده بود، فاصله چندانی ندارد و طرح اکشن ثانویه مبهم اما قوی خود را حفظ کرده است.
دنیای تاریک فانتزی گسترده ای که ما در آن هستیم متفاوت از بازی قبلی است، اما به طور مشابه متراکم با مسیرهای شکست ناپذیر برای سرگردانی و رازهایی برای یافتن. بسیاری از آنها هرگز خود را به شما معرفی نخواهند کرد اگر سعی نکنید آنها را پیدا کنید.
صحبت با دیگران پس از 33 ساعت بازی Dragon’s Dogma 2، چیز زیادی ندیدم و خسته کننده است. سفر در میان جنگل های سرسبز و صخره های غبارآلود به همان اندازه که سرگرم کننده است خطرناک است. پیاده روی از نقطه جستجو به نقطه جستجو در اوایل یک خطر بزرگ است، زیرا حیات وحش Dragon’s Dogma 2 مملو از موجوداتی است که دوست دارند برای شما ناهار درست کنند.
دسته ای از دشمنان کوچکتر با هم کار می کنند تا شما را از کمک منزوی کنند، گرگ ها به معنای واقعی کلمه می توانند شما را از دسته تان بیرون کنند تا در آرامش به شما حمله کنند. در حالی که بسیاری از بازیهای جهان باز با چرخههای روز و شب بر خطرات بیرون رفتن زمانی که ماه بالاست تأکید میکنند، من بازیای را نمیشناسم که شب بیرحمانهتری داشته باشد.
به طور کلی، تشخیص اینکه آیا این ساده تر یا سخت تر از Dragon’s Dogma اصلی است، دشوار است. فاقد درجه سختی جالبی است که طرفداران اولی به خاطر بسپارند، مانند برخی از گروههای دشمن که یک عضو قوی غیرمنطقی را در میان خود پنهان میکنند، اما با سرعتی که نبردهای باز میتوانند از کنترل خارج شوند، آن را جبران میکند.
در چند ساعت اول مبارزه با حیوانات دیگر در فاصله یک مایل مربع به طرز آزاردهنده ای برای گرگ ها عادی شد. درگیر کردن اجنه که سعی می کنند فاصله خود را از شما حفظ کنند و در محدوده مورد آزار و اذیت قرار می گیرند، ممکن است توجه غولی را که اکنون باید از طریق نبرد عبور کند، جلب کند، که به نوبه خود چشم گریفون را به سمت جاذبه می کشاند.
با افزایش قدرت و دانش شما از نقشه، شروع به یادگیری نحوه تعامل با گروه های دشمن می کنید تا پتانسیل وحشتناک را قابل کنترل تر کنید. این یک منحنی یادگیری شیب دار است، اما در نهایت جای خود را به احساس هیجان انگیز راه رفتن در دره ای می دهد که 10 ساعت پیش به شما آسیب رسانده و مانند یک ماشین روغن کاری شده در آن حرکت می کنید.
یکی از اصلیترین چیزهایی که ضعف داستان روایت و شخصیتها را برای من کاملاً روشن میکند این است که یک بازی نقشآفرینی جهان باز واقعی باید داستانی جذاب داشته باشد زیرا مخاطب را ساعتها درگیر خود میکند.
اگر به بزرگترین نامهای تاریخ RPG نگاه کنیم، همیشه میتوانیم روی این واقعیت حساب کنیم که داستان، روایت یا جهانسازی بازی در سطح بسیار بالایی قرار دارد.
پایین ترین سطح داستان و روایت در سایر قسمت ها مانند مراحل فرعی نفوذ کرده است که در ادامه به طور کامل به آنها می پردازم. در هر صورت از Dragon’s Dogma 2 انتظار تعریف و تمجید نداشته باشید.
ادامه به زودی آپدیت می شود…